برای اولین بار در آن دو ساعت، همه جا سوت و کور بود. تکنسین ارتش برایان استلین سوئیچ هاموی را چرخاند و موتور را خاموش کرد، دیگر صدای سهمگین موتور دیزل AM General شنیده نمیشد. چهار نفر ما، سه سرباز رزرو ارتش ایالات متحده و من، قفل چهار در خودرو را باز کردیم، عملی که ما را از داخل جعبهٔ فلزی ضخیمی که مثلاً کابین یک خودرو میباشد آزاد کرد. ما از خودرو خارج شدیم، و فقط برای چند ثانیه سمفونی زیبای سر و صدای صبحگاهی حشرات و پرندگان بلندترین صدایی بود که آنجا شنیده میشد. ما گیر کرده بودیم. قبل از این من نمیدانستم که هاموی ارتش آمریکا هم گیر میکنند! آن چه که در تصاویر، تلویزیون و فیلمها از این خودرو دیده بودم که چگونه در دشت، بیابان، کوهستان و غیره بدون مشکل از این سو به آن سو میروند و حتی خم به ابرو نمیآورند، این طرز فکر را در ذهن من ایجاد کرده بود که هیچ وقت چنین خودرویی نمیتواند در گل گیر کند.
هر چند، چه سکوت آن جا و چه گیر کردن ما داخل گل خیلی طول نکشید. اگر تنها چیزی که از تمرین رانندگی با هاموی خود از جوخه ۴۱۶ رزرو ستاد مهندسی ارتش یاد گرفته باشم، این است که ارتش آمریکا راههای زیادی برای به حرکت در آوردن خودروهای گیر کرده بلد است! دیری نپایید که صدای شلیک اسلحههای سبک سکوت آن جا را در هم شکست، زنجیرها را از پشت خودرو درآوردیم و به هر نحوی که بود خودرو را با کمک موتور هشت سیلندر توربو دیزلش از گل بیرون کشیدیم. گیر کردن به ما نحوهٔ آزاد کردن هاموی گرفتار شده داخل گل را به خوبی یاد داد.
پس از تماس با بخش امور رسانهای ارتش و دفتر رئیس روابط عمومی، به طور تعجب آوری سفر من از پشت میز کارم در میشیگان به صندلی پشتی یک هاموی ارتش آمریکا در ایلینوی کار بسیار آسانی بود. در خواست من: آیا میتوانم یاد بگیرم سربازها چگونه در ارتش با هاموی ها تمرین میکنند؟ پاسخ: بله، برای این منظور باید در برنامهٔ تمرینی جوخهٔ ۴۱۶ TEC که یک هفته به طول میانجامد حضور پیدا کنی!
برای دریافت گواهینامهٔ رانندگی با هاموی ارتش که از آن با کد HMMWV M۱۱۶۵A۱ یاد میشود، تقریباً ۳۰ سرباز رزرو از سرتاسر شیکاگو به این برنامهٔ تمرینی آمده بودند. دو روز کلاس تئوری، دو روز کلاس عملی و یک روز برای امتحان کتبی و یک روز دیگر برای امتحان عملی صرف میشود. به دلیل مشغلهٔ زیاد دو روز کلاس تئوری را بی خیال شدم و از روز سوم در کلاس حضور یافتم؛ در این کلاس تمرین جادهٔ خاکی و همچنین رانندگی آفرود در منطقهٔ تمرینی ژولیت را میبایست انجام میدادیم.
بنابراین، تا زمانی که کِولار (کلاه نظامی) خودم را از گروهبان دوم مایکل سائورت دریافت کرده و در صندلی پشت هاموی نشستم، تقریباً در کلاس همه با نکات اصلی این خودرو آشنا شده بودند. قبل از شروع حرکت با هاموی، یک چک لیستی به نام چک لیست تعمیر و نگهداری پیشگیرانه وجود دارد که از آن با نام اختصاری PCMS یاد میشود. جزئیات کامل آن داخل یک کتابچه در داخل هر هاموی موجود است، در این چک لیست مجموعهای از بازرسیهای تجهیزات و سیستمها وجود دارند که به منظور دست یابی به بهترین عملکرد خودرو بایستی انجام شوند.
تقریباً اکثریت هاموی های جوخه ۴۱۶ از نوع زرهی بودند. بیایید کمی در مورد هاموی های زرهی برای شما توضیح بدهم. زمانی که هاموی برای نخستین بار در اواسط دههٔ ۸۰ میلادی وارد ارتش ایالات متحده شد، به عنوان جایگزین جیپهای ارتش مطرح بود، این هاموی ها خودروهایی بودند که در تمامی سطوح جادهای میتوانستند گروههای سربازها را از مکانی به مکان دیگر ببرند. بنابراین، در حالی که ارتش آنها را به مواردی مانند سیستم چهار چرخ پیشران، ارتفاع ۱۶ اینچی خودرو تا زمین، دیسک ترمزهای داخلی (با فریمهای خاصی دیسکها محافظت میشوند)، تجهیزات الکترونیکی ضد آب و برخی موارد دیگر تجهیز کرده بود، هدف از طراحی این خودرو حضور در خط مقدم جنگ به عنوان یک خودروی جنگی نبود.
از این رو، از اواسط دههٔ ۹۰ میلادی، ارتش آمریکا طراحی و تولید هاموی های زرهی را در دستور کار خود قرار داد. این نمونه از هاموی، هزینه و همچنین وزن بسیار زیاد به پلتفرم اضافه کرد (طبق اعلام AM General بیشتر از ۳۱۷ کیلوگرم)، ولی این موضوع همچنین امنیت سربازان داخل کابین را بیش از پیش افزایش داد.
تشخیص هاموی های زرهی از مدلهای معمولی کار بسیار سختی نیست. هاموی های زرهی به نظر میرسند به جای ساخته شدن داخل کارخانههای مدرن، در یک قلعه ساخته شدهاند. این خودرو به هیچ وجه شبیه آنهایی نیست که برای تردد در خیابان ساخته میشوند، بیشتر شبیه تراکتوری است که در زمین زندگی میکند و زیر باران میخوابد.
قدرت زیادی لازم است تا بتوان درب خودرو را باز کرد و داخل آن نشست، بستن درب هم کار آسانی نیست! استلین بعدها به من گفت که هر درب هاموی زرهی همراه با پنجرهٔ کشویی آن که از پلاستیک بالستیک با ضخامت چند اینچ ساخته شده، هر کدام وزنی معادل ۲۷۲ کیلوگرم دارد. بستن درب روی سقف داخل کابین صدایی بلند ایجاد میکند، گویی یکی در فاصلهٔ نزدیک شما با اسلحهای سنگین تیراندازی میکند.
وقتی موتور هاموی روشن شد، بخشهایی از گوش من که بیرون از کِولار مانده بود، بر اثر شنیدن صداهای فلزی بلند داخل کابین فقط سوت میکشید. کمربندهای ۴ تکهای هاموی هنگام بسته شدن صدای کلیک بلندی ایجاد میکنند. نشستن روی صندلیهای این خودرو اصلاً کار راحتی نیست! رانندهٔ هاموی قبل از حرکت باید اطمینان حاصل کند که تمامی قفل دربها به صورت کامل بسته شده است. در این صورت به هیچ وجه از بیرون خودرو نمیتوان درب آن را باز کرد.
برای رسیدن به زمینهای تمرینی ژولیت، اولین درگیری ما با ترافیک بیرون شهری شیکاگو بود که در مسیر ۵۰ کیلومتری از دفتر جوخه ۴۱۶ در شهر دارین ایلینوی تا آن جا داشتیم. به هر دردسری که بود ترافیک را رد کردیم. از تکنسین استلین در مورد شتاب گیری موتور ۶.۵ لیتری V۸ دیزلی هاموی سؤال پرسیدم که او این خودرو را یک مدل با نیروی اسب بخار کم و گشتاور بالا معرفی کرد. در جواب او لبخندی زده و چیزی گفتم، ولی مطمئنم به خاطر سر و صدای بالای کابین وی متوجه حرف من نشد. با توجه به میزان زیاد فولاد به کار رفته در طراحی بدنهٔ خودرو و حداکثر سرعت خوش بینانهٔ ۱۱۰ کیلومتری آن، سرعت گرفتن با هاموی که وزنی حدوداً ۳۶۰۰ کیلوگرمی دارد، برای موتور ۱۹۰ اسب بخاری آن با ۵۱۵ نیوتن متر گشتاور حداکثر، کار بسیار سختی است. بهتر است این گونه بگوییم، مسافرت کردن با هاموی داخل بزرگ راه کاری بسیار سخت و طاقت فرساست.
برای توصیف فضای کابین این خودرو، شاید استفاده از واژهٔ اسپارتان هم نتواند حق مطلب را به خوبی ادا کند. داخل کابین خیلی شلوغ است، اهرم، سیم، چراغ، علامتهای هشدار و موارد مشابه بسیاری در آن وجود دارد، ولی هر چه که هست، چیزی برای راحتی و آسایش سرنشینان وجود ندارد.
رندولف بلدن، یکی از سربازان رزرو در بدو ورود به زمینهای تمرینی اشاره کرد که جدیدترین نسخهٔ هاموی بسیار راحتتر از مدلهای اولیه و قدیمی میباشد. در صندلی عقب، من فضای کافی را برای جا دادن پاهایم داشتم بدون این که تماسی با پشت صندلی جلویی داشته باشم، در بین صندلیهای عقب و قسمت پشت نیز فضای کافی برای قرار دادن وسایل، تجهیزات، کوله پشتی و تمامی خرت و پرتهای سه سرباز و یک خبرنگار وجود داشت. چیزی که بیشتر به چشم من میآمد، عدم وجود برخی امکانات اولیه مانند جافنجانی بود، ولی هر چه که باشد، این یک ماشین نظامی زرهی است، نه خودرویی برای تفریح و خوش گذرانی!
من این موضوع را با بلدن مطرح کردم، وی به من گفت که قطعاً، به خاطر فضای بالایی که هاموی هنگام حضور در میادین جنگ به آن نیاز دارد سعی شده تا از فضای کابین به بهترین نحو استفاده شود. سربازانی که داخل این خودرو قرار میگیرند، تجهیزات بسیار زیادی معمولاً همراه خود دارند، علاوه بر این مقدار تجهیزاتی که با هاموی ها حمل میشود نیز همواره خیلی زیاد است. استلین اشارهای به جاهای خالی در قسمت تجهیزات ارتباطی کرد و گفت که در مأموریتهای واقعی این محلها پر از کامپیوتر و تجهیزات ارتباطی زنده میشود که فرمانده خودرو، که مسئول تدارکات نیز هست با کمک آنها به انجام وظیفه میپردازد. در خودروی ما ستوان اشمیتز مسئول برقراری ارتباط با سایر خودروهای کاروان بود. علاوه بر کامپیوترها، چندین سیستم نظامی مختلف دیگر نیز هست که در مأموریتهای واقعی در قسمتهای مذکور نصب میشوند.
پس از توقف برای سوخت گیری و یک دور کامل گشتن در جادهٔ خاکی و توقف اضطراری که بخش اول درس امروز بود، کاملاً واضح بود که در تمرین امروز هیچ نوع درگیری وجود نخواهد داشت. اگر بخواهم صادق باشم، من از رانندگان شیکاگو بیشتر ترسیده بودم.
تکنسین بارلو، که از دارین در پشت فرمان خودرو قرار گرفته بود، به نظر میرسید کمی از دیدن شرایط بد جاده ترسیده باشد، ولی کم کم او نیز به شرایط عادت کرده و دیگر احساس بهتری داشت. سر یکی از پیچها بود که وی کنترل خودرو را در سرعت بالا از دست داد و خوشبختانه بدون مشکل موفق شد خودرو را متوقف کند.
استلین که معلم ما در تمرین بود گفت که تست اولیه رانندگی ریسکی معمولی دارد، بدین معنی که، من فکر میکنم، خیلی باید خنگ باشید که در روز اول پشت فرمان این ماشین گندکاری بالا بیاورید! اگر کسی با یک وانت دنده اتوماتیک در یک جادهٔ خاکی باریک رانندگی کرده باشد میتواند بفهمد منظور من چیست! همان طور که قبل هم گفتم، اینها درسهای اولیه بودند.
من از استلین در مورد بخش دوم تمرین امروز و رانندگی آفرود سؤال کردم، و او به من اطمینان داد که قطعاً بخش دوم تمرین خطرات بسیار بیشتری در مقایسه با این جادهٔ خاکی دارد. دور اول داخل این جادهٔ خاکی نشان داد که زمین چقدر نرم میباشد، در بخشی از جاده تایرهای بزرگ هاموی تا شش اینچ داخل خاک فرو میرفت، موضوعی که ما را برای هر لحظه گرفتار شدن در مسیر آماده میکرد. یک جادهٔ گلی شاید در ابتدا خیلی نگران کننده به نظر نمیرسید، ولی همان طور که در ابتدای بحث اشاره کردم، همین ما را توانست گرفتار کند.
نکتهٔ کلی درس دوم تمرین آشنا کردن کارآموزها با شرایط متفاوت جاده در حین رانندگی بود. مرحلهٔ دوم با عبور از یک رودخانه شروع شد، رودخانهای با جریان سریع آب که شاید حدوداً دو متر عرض و ۴۰ اینچ عمق داشت. (هاموی ها به یک کیت عبور از رودخانههای عمیق مجهز میباشند). پس از عبور از رودخانه، مسیری پر از گل و لای از میان دشتها و جنگل بود که در انتها به تپهای با شیب نسبتاً تند منتهی میشد.
استلین توانست تپه را تقریباً بدون مشکل و با کمک چمن و علفهایی که در جاده وجود داشت و کشش کافی برای هاموی ایجاد میکرد عبور کند، ولی در ادامهٔ مسیر وضعیت جاده به گونهای بود که کامل کردن یک دور کامل زمین تمرینی را بسیار سخت میکرد. زمانی که ما از خودرو پیاده شدیم تا ببینیم چه چیزی موجب شده تا نتوانیم به راحتی در مسیر خود حرکت کنیم، گل و لای سفت و سخت و بسیار چسبناک ایلینویی تقریباً تمام شیارهای تایرهای گودیِر رنگلر هاموی را پر کرده و آنها مثل سنگ مرمر صاف و هموار کرده بود. همان گونه که حدس زدهاید، به هیچ وجه وضع ایده آلی نبود.
این روزها هاموی هایی که در اختیار نیروهای رزرو و همچنین گارد ملی قرار دارند، مأموریتهایی داخلی در پیش روی خود میبینند. این خودرو میتواند خدمات با ارزشی به شرکتهای مهندسی که دستی در عملیاتهای اضطراری مانند بازگشایی جادهها، عملیات پاک سازی و ایمن سازی آمریکاییها در برابر بلایای طبیعی ارائه کنند. تقریباً همه جا، مخصوصاً در زمین پر آب Great Lakes در شمال آمریکا و ایالتهای هم مرز اطراف میسیسیپی، هاموی ها هم برای آماده شدن و هم برای مقابله با پیامدهای سیل مورد استفاده قرار میگیرند. به عبارت دیگر، در جوخهٔ ۴۱۶ هیچ کس به خاطر مشکلات این چنینی پیش آمده در عملیاتهای تمرینی ناراحت نمیشود، زیرا این پیشامدهای تواند درسهای ارزشمندی برای آنها باشد.
اگر مدت زمانی که برای عکس گرفتن با دوربین گوشی و کمی گپ و گفت و شوخی در مورد گیر کردن در گل و لای را در نظر نگیریم، فقط چند دقیقه زمان نیاز بود که با کمک خودروی پشتی ما بتوانیم این هیولای ارتش آمریکا را از داخل گل و لای خارج کنیم. هر چه که جلوتر میرفتیم و خودروهای بیشتری داخل گل گیر میکردند، کامیونهای بزرگتر ارتشی را میدیدیم که برای کمک به هاموی ها به صحنه میآمدند. با دیدن تمامی این اتفاقات من تقریباً مطمئن شدم که هیچ نوع گل و لایی نمیتواند مانع از حرکت یک کاروان ارتش ایالات متحدهٔ امریکا شود! ولی شاید گل و لای بتواند برای خودروهای یک شرکت مهندسی دردسرهایی ایجاد نماید!
تقریباً سه دهه از برتری بی چون و چرای تاکتیکی هاموی های ارتش در میادین جنگی میگذرد. حتی هاموی های زرهی موجود در عراق و افغانستان نیز با نمونههای قویتر و مستحکمتر که در مقابل مینها و بمبهای کنار جادهای مقاومت بیشتری دارند جایگزین شدهاند. این موضوع پس از کشته شدن سربازان بسیاری در اثر همین بمبهای کنار جادهای امری اجتناب ناپذیر به شمار میرفت. این روزها مهندسان ارتش آمریکا در حال طراحی و توسعهٔ نسل جدیدی از هاموی ها هستند که در میادین جنگی که روز به روز خطرات آن از قبل بیشتر میشود، بتوانند یاری گر و محافظت کنندهٔ سربازان ارتش باشند. نسل جدید خودروهای ارتش که به اختصار JLTV نامیده میشوند از اواخر امسال وارد خدمت خواهند شد، و این موضوع به یک عصر حضور و تصدی هاموی ها در ارتش پایان خواهد داد.
هاموی خودرویی بسیار به درد بخور و بسیار ارزان قیمت است، JLTV گفته شده قیمتی دو برابر یک هاموی خواهد داشت، و به همین راحتی نمیتوان آن را از ارتش خارج کرد. پس از یک روز سواری و کسب تجربه با هاموی، من هم می گویم که کنار گذاشتن یک بارهٔ این خودرو امری بسیار نا عاقلانه خواهد بود. موضوعی که در هر حال نمیتوان از آن گذشت این است که هاموی در طول دوران خدمت خود، به طور کامل به وظایف خود عمل کرده است. این خودرو لیاقت پایانی بسیار بهتر از این در ارتش آمریکا دارد…!
مشخصات فنی هاموی ارتش آمریکا
- موتور: ۶٫۵ لیتری هشت سیلندر خورجینی توربودیزل
- قدرت: ۱۹۰ اسب بخار نیرو، ۵۱۵ نیوتن متر گشتاور
- گیربکس: ۴ دنده اتوماتیک، دو دیفرانسیل
- حداکثر سرعت: ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت
- وزن خالص: بیش از ۷۸۰۰ کیلوگرم
- ترکیب صندلیها: ۲+۲
- مصرف سوخت: ۲۳٫۵ لیتر به ازای هر صد کیلومتر (ترکیبی)
- قیمت پایه: ۱۶۰٬۰۰۰ دلار
نظرات